این عشق آتشین ز دلم پا نمیشود
مجنون به غیر خانه ی لیلا نمی شود
بالای تخت یوسف کنعان نوشته است
هر یوسفی که یوسف زهرا نمیشود
بر شیعه کنون وقت سرور و طرب است / جام طرب از غدیرخم لب به لب است
شادی خود اظهار نما با صلوات / گر شیعه ای و شاد نباشی عجب است
عید غدیر بر همه مسلمانان جهان مبارک باد.
برای شفای برادرعزیزوگرامی آقای عبدالله خیری
مراسم تعزیه خوانی شهادت حضرت علی اکبر (ع)برگزار میگردد.
توسط گروه عاشوراییان بادرود
اولیاخوانان:
حسن شکاری،مرتضی اکبریان،محمد اکبریان،
سیف الله طارمی،مجید اکبریان،محمد جواد اکبریان
اشغیا خوانان:
مجید اشتری نژاد،حسین خزایی،مرتضی قاسمی،
کاظم ادیب نیا،مجتبی اسدی،هادی اشتری نژاد
مکان :
بادرود،خیابان شهیدمنتظری ، منزل حسین عبدلی
زمان:
دوشنبه 93/7/21 از ساعت 7 شب
برای این فرهنگی ارجمند شفای عاجل را از خداوند خواستاریم.
(مدیریت وبلاگ تعزیه بادرود)
ای عزیزان به شما هدیه ز یزدان آمد
عید فرخنده ی نورانی قربان آمد
حاجیان سعی شما شد به حقیقت مقبول
رحمت واسعه ی حضرت سبحان آمد
عید قربان به حقیقت ز خداوند کریم
آفتابی به شب ظلمت انسان آمد
جمله دلها چو کویری ست پر از فصل عطش
بر کویر دل ما نعمت باران آمد
خاک میسوخت در اندوه عطش با حسرت
نقش در سینه ی این خاک گلستان آمد
امر شد تا که به قربانی اسماعیلش
آن خلیلی که پذیرفته ز رحمان آمد
امتحان داد به خوبی بخدا ابراهیم
جای آن ذبح عظیمی که به قربان آمد
آن حسینی که ز حج رفت سوی کرببلا
به خدا بهر سر افرازی قرآن آمد
عید سعید قربان را به همه مسلمانان جهان تبریک و تهنیت عرض مینمایم.
هشتم ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى حركت امام از مکه به عراق
امام حسين (ع) پس ازدريافت نامة مسلم بن عقيل واحساس خطرازدژخيمان يزيد، احرام حج خود را به عمره تبديل كرد وپس ازانجام مراسم عمره ازاحرام بيرون آمد ودرروزسه شنبه روزترويه (هشتم ذي الحجه سال ۶۰ ه . ق) پس ازشصت وپنج روزاقامت درمكه به اتفاق حدودهشتادوشش نفرمرد ازشيعيان و دوستان وخانواده خود ازمكه بيرون آمده وبه سوي عراق حركت كرد.
دركوفه همين كه خبردستگيري وزنداني شدن هاني درشهرمنتشر شد، مسلم دانستكه ديگردرنگ جايز نيست وبايد ازنهان گاه بيرون آيدوجنگ راآغازكند. پس جارچيان خود را فرستاد تا مردم راآگاه سازند. نوشتهاند ازهيجده هزارتن كه با اوبيعت كرده بودندچهارهزارتن درخانه هاني وخانههاي اطراف گردآمده بودند. مسلم آنان را به دستههايي تقسيم كرد وهردستهاي را به يكي ازبزرگان شيعه سپرد. دستهاي ازاين جمعيتبه قصرابن زياد روانه شدند، ولي ابن زياد موفق شدآن مردم بي تدبيررابا ايجاداختلاف واستفاده از حربه تهديد متفرق سازد. نتيجه اين شد كه درشامگاه آن روزجزسي تن با اونماندند. چون نمازمغرب را خواند. يك تن ازياران خود راهمراه نداشت.
مسلم چون نمازشام را خواند و خود را تنها ديد دركوچههاي كوفه سرگردان شد، درحالي كه گروه زيادي درجستجوي وي بودند، تا سرانجام زني به نام «طوعه» كه ازشيعيانعلى (ع) بود اورا درون خانه بردوپناه داد. اما شب هنگام پسروي ازوجود مسلم درخانهمطلع شد وبه ماموران عبيدالله خبرداد. همين كه ابن زياد پناهگاه مسلم رادانست،«محمد اشعث» راباشصت ياهفتاد تن براي دستگيري وي فرستاد.مسلم پس ازدرگيري با ماموران ابن زياد ونشان دادن رشادتها وشجاعتهاي بسيار مجروح ودستگيرشد
نهم ذى الحجه سال شصتم هجرى قمرى شهادت مسلم (ع)
مسلم بن عقيل كيست؟
درميان جوانان برومند «بنى هاشم» مسلم، فرزند عقيل يكى ازچهره هاى تابناك و شخصيت هاى بارز، به شمارمى رفت. «عقيل» برادرحضرت على(ع) ودومين فرزند ابوطالب بود.
سفير انقلاب كربلا
مىدانيم كه «مسلمبن عقيل» پيشاهنگ نهضت كربلا و سفير امام حسين به سوى مردم كوفه بود.
امام حسين(ع) طى نامه وپيامى جداگانه كه خطاب به مردم كوفه نوشت، تكليف مردم و ماموريت مسلم را روشن ساخت. متن نامه امام
«بسم الله الرحمن الرحيم
ازحسين بن على، به جماعت مؤمنان ومسلمانان;
اما بعد، سعيد وهانى، با نامه هايتان نزد من آمدند. آنان آخرين كسانى بودند ازفرستادگان تان كه نزد من آمدند. من تمام مقصودوهدفى را كه ذكركرده بوديد فهميدم. بيشترسخن شما اين بود كه:ما را امام وپيشوايى نيست، پس بشتاب! شايد خداما رابه واسطه توبرهدايت،هماهنگ ومجتمع كند. اينك، من برادرم،عموزادهام وشخص مورد اعتمادم از خانواده خويش «مسلم بن عقيل» را به سوى شما فرستادم واورا مامور كردم كه ازحال شما وازكارونظرتان به من گزارش بفرستد.اگربه من چنين گزارش دهد كه راى بزرگان وصاحبان فضل وخرد شما،همانند چيزى است كه قاصدان شما گفتند ودرنامه هاى شما نوشته شده است به خواست خدا بزودى به سويتان خواهم آمد.
مسلم با گرفتن دو راهنما ازمكه به سوى كوفه حركت كرد. روزهاى متوالى راه طى كرد. آن دو راهنما در راه، ازتشنگى جان سپردند. مسلم، همراه با «قيسبن مسهرصيداوى» و «عمارة بن عبدالله ارحبى» با تحمل مشقت هاى توان فرساى راه، پس ازبيست روز،خود رابه كوفه رساندو مسافت سى روزه رابا همه سختيها دربيست روزپشت سرگذاشت.
اينك، مسلم، با شهرى رو به روست، حادثه خيزوپرماجرا وبا گرايشهاى مختلف; شهرى با افكار گوناگون كه اگرچه بظاهر آرام است،اما آرامش قبل ازطوفان رامى گذراند.
مسلم، واردكوفه شدوبه خانه مختارثقفى، كه ازشيعيان خالص حضرت على(ع) وعلاقه مندان به اهلبيت بود، رفت.
مسلم، دركوفه
فلق با تيغ آذر،خيمه شب را زهم بدريدو.شب، دامان خودبرچيدخبردرگوشهاى كوفيان پيچيدكه مسلم افسرجانبازوپيشاهنگ اين نهضت پيام انقلاب عدل رابا خويش آورده است. ومشتاقان،بسان موج خشم آلوداما طالب ومشتاق به سوى خانه مسلم، روان گشتند. درون چشمهاشان اشگهاى شوق وجانها، تشنه آزادى ودلها پرازشادى هزاران دست گرم شيعيان دردست مسلم بودوبيعت تاغروب، آن روزبرپا بود. طرفداران حق، چون حلقه، پيرامون اين رهبرشعوروشور، اندرسينه ودرسروگاهى ديدگان ازاشگ شوق ياوران، تربود.
شيعيان، دسته دسته به خانه مختارمى آمدند وبا مسلم ديداروبيعت مى كردند ومسلم هم نامه امام حسين(ع) راخطاب به مؤمنان ومسلمانان كوفه براى هرجماعتى ازآنان مى خواند.
دريكى ازهمين ديدارها «عابس بن شبيب شاكرى» برخاست وپس ازستايش خداوند، خطاب به مسلم گفت:
«من ازمردم چيزى نمى گويم ونمى دانم كه دردلها چه دارند وتورابه آنها مغرورنمى كنم. من ازخود وآمادگى خودم به توخبرمى دهم. به خدا سوگند! اگربخوانيد، شما رااجابت مى كنم ودرركابتان با دشمنانتان مى ستيزم ودرراه شمابا شمشيرم كارزارمى كنم تابا شهادت، خداراملاقات كنم; وازاينكار،فقط پاداش الهى رامى طلبم.»
پس ازاودليرمردى ديگر، كهنسال وجوان دل برخاست، به نام «حبيب بن مظاهر» وگفت: (خطاب به عابس)
«رحمت خدابرتوباد! آنچه را دردل داشتى باسخنى كوتاه وگويا بيان كردى. به خداى يكتا سوگند، عقيده وموضع من نيزهمچون تواست.»وكسان ديگرهم برخاسته واعلام وفادارى وآمادگى براى فداكارى كردند.
«ازآن پس، دست بود ودست كه پيمان با سخنگوى «حسين بن على» مى بست.»
روزبه روزبرتعدادهواداران امام حسين(ع) كه با نماينده اش مسلم،بيعت مى كردند افزوده مى شد تا اينكه پس ازچند روز، به هزاران نفرمى رسيد.
با وجود اين همه بيعت گران جان بركف وانقلابي هاى آماده براى هرگونه فداكارى درراه حمايت حسين(ع) وبر انداختن حكومت يزيد، مسلم بن عقيل، طى نامه اى اوضاع را به امام گزارش داد وبا بيان شرايط وزمينه مساعد براى نهضت ازامام خواست كه به سوى كوفه بشتابد. درنامه اى كه به امام نوشت،چنين بيان كرد:
«نامه هاى فرستاده شده، راست بوده وسخن فرستادگان هم درست است. مردم كوفه آماده جهاد وجانبازى درراه خدايند. هم اكنون هيجده هزارنفر،با من بيعت كرده اند وآماده فداكارى درركاب توهستند.هرچه زودتربه سوى كوفه حركت كن!»اين نامه را كه مسلم،بيست وهفت روزپيش ازشهادتش به امام حسين(ع) نوشت، توسط «عابس بن شبيب شاكرى» براى آن حضرت فرستاد. همراه او،نامه هاى ديگرى هم كوفيان به امام نوشتند وبا گزارش اينكه صدهزارشمشيربراى يارى توآماده است،ازآن حضرت خواستند كه درآمدن به كوفه شتاب كند.
اى خفته همچو گنج، به ويرانه بقيع پر مى زند كبوتر دل، در هواى تو
در را به روى امت اسلام بسته اند آن گمرهان كه بى خبرند از صفاى تو
بسمه تعالی
مسئله مورد بحث امروز بنده ، مبحث مهد تعزیه است!
مطلب مهمی که امروزه هر کسی به هر حدی که بخواهد و بتواند آن را به نفع خود تمام می کند! وبلاگ هم وسیله ای است برای انتقال اعتقادات و دوست داران تعزیه از طریق وبلاگ های خود سعی در نشان دادن شهرشان به عنوان مهد تعزیه دارند...
اما سوال عمده این است که آیا مشخص شدن مهد تعزیه در این وا نفساه تعزیه ی ایران که هر روز شاهد مشکلات عدیده در تعزیه هستیم چقدر می تواند مشکل تعزیه را حل کند؟ آیا حل می کند؟ آیا مشکلی بر مشکلات نمی افزاید؟
بعضی دوستان اصلاً معنی لغوی کلمه مهد را نمی دانند! می گویند چون فلان شهر خواننده زیاد دارد پس مهد تعزیه است! یا می گویند چون فلان شهر تعزیه زیاد خوانده می شود مهد تعزیه است و از این قبیل سخنها...
تفرش اشخاصی چون : رضا حیدری ، اسماعیل محمدی ، سید محمدرضا امینی و...
قم افرادی چون : ابوالفضل کبابیان ، سید حسن گل ختمی ، حمزه کاظمی و...
تهران افرادی چون: حسن برکتی، ابوالفضل صابری و...
اصفهان اشخاصی چون: حسن نرگسخانی ، حسن برکتی پور ، مجید معنوی زاده و...
قزوین افرادی چون : مرحوم رضا مشایخی ، امیر صفری ، محسن گیوه کش ، استاد محمد بخشی نیا و...
را دارد!
حال شما بگویید ، با وجود این بزرگان چگونه می توان گفت مهد تعزیه کجاست؟
مهد تعزیه ایران است! فقط ایران
مهد تعزیه آنجاست که تعزیه خوان نگوید فلان قدر می گیرم و می خوانم! مهد تعزیه آنجاست که در رختکن های تعزیه، غیبت رایج ترین صحبتها نباشد! مهد تعزیه آنجاست که حرف از کتک زدن ذاکر نباشد!
مهد تعزیه آنجاست که...
نظرات دوستان بسیار مهم است.لطفاً نظرات خود را اعلام کنید.
عطر بهشت از نفس باغ می چكید
تا اوج عرش زمزمه های حضور بود
عالم از عطر یاس مدینه معطر است
پیوند آسمانی زهرا و حیدر است
ازدواج با برکت امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) را به همه شیعیان جهان تبریک عرض مینمایم.
.: Weblog Themes By Pichak :.